تاریخ انتشار :شنبه ۵ شهريور ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۳۰
جالب است ۰
نگاهی به «دوزیست» تجربه متفاوت اما ناموفق نیک نژاد کارگردانی که با کمدی شناخته می شد
«دوزیست» بازی خوب پژمان و حجازی فر و دیگر هیچ
به گزارش مردم فردا،برزو نیک نژاد کارگردان فیلم کمدی «زاپاس» و سریال پرمخاطب «دردسرهای عظیم» این روزها یک فیلم روی پرده دارد که در مسیر کارنامه فیلم سازی اش نیست یعنی «دوزیست». فیلمی با حضور جواد عزتی، پژمان جمشیدی، هادی حجازیفر و ستاره پسیانی. اثری اجتماعی و تلخ که انگار میخواهد دنبال رو باشد اما چون اصیل نیست درجا میزند. بعد از موفقیت سینمای فرهادی، برای سالها عادت کرده بودیم فیلم هایی در همان حال و هوا ببینیم، طبقه متوسط، زندگی آپارتمانی، دروغ و اینجور چیزها. اما بعد از موفقیت فیلم هایی مثل «مغزهای کوچک زنگزده»، «متری شش و نیم» و «شنای پروانه»، حالا حتی فیلم سازی مثل نیک نژاد هم میخواهد از جنوب و حاشیه شهر فیلم بسازد. از دیوارهای چرک، خانه های خرابه و میزانسن های شلوغ با شخصیت هایی که هیداد و هوار میکشند. اما داستان فیلم چیست و چرا در مسیر موفقیت آثار مشابهش گام برنداشته؟ با ما باشید...
یک گاراژ قدیمی و چند تا رفیق
عطا در یک گاراژ قدیمی و کثیف با دوستش مجتبی و پسرعمویش حمید زندگی میکند. آنطرف گاراژ پدر مریض عطا در یک انباری مانند زشت روزگار میگذراند. کلفت خانه همسایه بهنام آزاده، دلبسته عطاست و مجتبی هم که یک نفر را کتک زده دنبال جور کردن پول دیه است. در این بین دختری به نام مریم که دخترخاله آزاده است از خانه فرار کرده و آزاده از عطا میخواهد تا مریم را برای چند روزی در خانه اش نگه دارد. اما همه چیز با برملا شدن رازهایی درباره آزاده بهم میریزد.       
نمیفهممت عطاجون! 
فیلم پر است از شخصیت های اضافه و خرده داستان های غیرضروری که باعث میشود چنان وقت داستان هدر میرود که نتواند درباره خیلی از اتفاقات یا انگیزه های شخصیت ها مقدمه چینی لازم را داشته باشد. این مشکل در حالی اتفاق میافتد که فیلم زمان زیادی روی معرفی اولیه شخصیت ها میگذارد و موتورش هم دیر روشن میشود. اما در ادامه آدم ها فقط اکت دارند؛ بدون هیچ زمینه ای یا بدون دلیل منطقی. به طور مثال یکی از شخصیت ها شب رگ دستش را میزند، صبح از خواب بیدار می شود و شروع می کند به بگو بخند. بعد از خودکشی نافرجام حالش خوب است و حتی دکتر هم نمی رود. یا عطا به راحتی در حضور عشقش آزاده، رگ خیرخواهی اش گل می کند و مریم را عقد می کند.
قصه و شخصیت مرکزی فیلم چیست؟
فیلم می خواهد از رفتار دوگانه آدم ها بگوید، از این که چگونه در شرایط متفاوت به راحتی تغییر می کنند. از این که منافع و غریزه چگونه شخصیت آد مها را تغییر می دهد. اما گره محوری و شخصیت مرکزی که همه چیز حول آن شکل بگیرد ندارد. بازی های فیلم خوب از کار درآمده، اما آن قدر داستان در همراه کردن مخاطب و بیان صریح یک قصه لکنت دارد که نمیتوان از بازی ها لذت برد. در پایان با فیلمی مواجهیم که انگار فقط ادا دارد نه بیشتر. راستی فیلم هشدار خاصی برای بچه ها ندارد. اما تماشای آن با بچه ها اصلاً توصیه نمی شود. 
https://mardomefarda.ir/vdcfjvdy.w6dyjagiiw.html
منبع : آخرین خبر
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما